سلطه گری، زیاده خواهی و... از مهم ترین ویژگی های نظام سلطه به سرکردگی آمریکای جنایتکار محسوب می شود.
آمریکا جهت نیل به اهداف، سیاست ها و... خود به انواع اقدامات، ابزارها و... متوسل شده و در این مسیر از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است.
شکل دهی، هدایت و حمایت های همه جانبه مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و... رژیم جعلی صهیونیستی یکی از اقدامات جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار است.
دلیل این امر را می توان در این موضوع پیگیری کرد که منافع، مطامع، اهداف و سیاست های جبهه استکبار جهانی و به ویژه آمریکای مستکبر در ادامه حیات منحوس رژیم جعلی صهیونیستی است و به وجهی دیگر می توان گفت که این دو با هم اهداف همسو و رابطه دوسویه دارند.
در همین راستا رژیم جعلی و سفاک صهیونیستی از بدو شکل گیری غیرقانونی و غیرانسانی خود، همواره در جهت تحقق اهداف، سیاست ها و راهبردهای نظام سلطه عمل کرده است.
در رابطه با چرایی مطرح شدن معامله قرن می توان گفت: آمریکا به طور یکجانبه سعی دارد که در پیشبرد اوضاع تنها منافع رژیم صهیونیستی را مورد توجه قرار دهد.
معامله قرن در حالی مطرح می شود که طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه با شکست روبرو شده است. آنها به دنبال نابودی محور مقاومت در منطقه و از بین بردن هویت اسلامی – عربی مردم منطقه و ایجاد فضای تسلیم و سازش و حالت سرخوردگی و یاس به منظور معامله قرن بوده و هستند.
هدف آمریکا در منطقه و جهان، زیریوغ درآوردن همه کشورهای مستقل بود اما محقق نشد. نه تنها نظام سوریه ساقط نشد بلکه به عنوان ستون فقرات محور مقاومت مطرح شد.
در واقع پس از پیروزی محور مقاومت در سوریه بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال معامله قرن و اجرایی کردن آن برآمدند و تلاش کردند که شرایط را برای آن مهیا کنند، قبل از اینکه به طور کامل محور مقاومت بر تروریستها غلبه کند، معامله را انجام دهند. زیرا آنها به خوبی می دانند که پیروزی محور مقاومت مفهومش حمایت بیشتر در آینده از انتفاضه و مقاومت فلسطین است.
از این رو سران آمریکا با کمک سرسپرده خود یعنی حکام آل سعود با سرعت تحرکات خود را در این زمینه شروع کردند با توجه به اینکه محمد بن سلمان سخت برای تثبیت مقام و جایگاه و قبضه کردن قدرت سخت به آن نیاز دارد.
تلاشهای گسترده ای از سوی عربستان صورت می گیرد که فلسطینی ها، اردن و مصر معامله قرن را بپذیرند و از بیت المقدس به عنوان پایتخت کشور فلسطین چشم بپوشند و فلسطینی ها را قانع کنند که کشوری با پایتختی ابودیس در نزدیکی بیت المقدس را بپذیرند. اینک تحرک شتابزده آمریکا برای معامله قرن و اجرایی کردن آن، فشار ضد محور مقاومت از طریق تشدید محاصره مالی و اقتصادی ایران، سوریه و مقاومت لبنان همگی برای این است که آنها را از مقابله با معامله قرن بازدارند.
از مهم ترین اهداف جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا از طرح معامله قرن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-
ایجاد روحیه یأس و ناامیدی و شکست بر جهان اسلام و مسلمانان؛
-
سیطره کامل بر جهان اسلام؛
-
افزایش مناطق تحت سلطه خود و ادامه سلطه گری و زیاده خواهی؛
-
تضعیف و تحلیل توان، روحیه و... فلسطینیان؛
-
حمایت همه جانبه از رژیم جعلی صهیونیستی؛
-
لغو هویت فلسطین؛
-
نابودی طرح ملی برپایی کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی؛
-
و...
استبداد رژیم صهیونیستی و رخوت کشورهای عربی دوعامل مهم پروژه آمریکا است و مجرم شناختن مقاومت ضد رژیم صهیونیستی و تعامل با مطالبات این رژیم در قدس مهمترین مطالب اجرای طرح میباشد.
بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای و عوامل و تحولات مختلف در خاورمیانه به طور کلی بخشی از طرحی است که تحت عنوان «معامله قرن» برای از بین بردن آرمان فلسطین در منطقه مطرح شده است.
کنار هم گذاشتن اجزای این طرح آمریکایی- صهیونیستی، پشت پرده بسیاری از تحولات و رویکردها طی سالهای اخیر در حاکمیت کشورهای مربوطه را نشان می دهد. طرحی که آمریکا برای تضمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه دنبال میکند، با حمایتهای بیدریغ حکام سعودی، اردن و تعداد دیگری از رژیم های مرتجع عربی حاشیه خلیح فارس دنبال میشود. این کشورها پیش از این برای امتیازهای قابل توجهی که در موضوع فلسطین به دشمن میدادند، دستاوردهای حداقلی نظیر ادامه روند سازش و پیشبرد مذاکرات را مطالبه میکردند، اما این روزها تنها برای جلب رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی در روند عادی سازی روابط با صهیونیست ها، حاضرند حتی شهر راهبردی قدس را قربانی کنند!
معامله قرن یا توافق نهایی، طرحی به پیشنهاد سران آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت عربستان، برای مقابله با احقاق حقوق فلسطینی ها و مقدمهای برای عادیسازی روابط عربی اسرائیلی است.
در این طرح و مذاکرات بعدی، بازگشت آوارگان فلسطینی به کشورشان برای همیشه لغو میشود. بر اساس این طرح دولت فلسطین در نوار غزه و صرفا در مناطق الف و ب و بخشهایی از منطقه ج کرانه باختری تشکیل و وضعیت نهایی قدس و بازگشت آوارگان به مذاکرات بعدی موکول میشود و در گام آخر، مذکرات «صلح» میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی آغاز میشود.
بعد از آنکه ترامپ به طور یکجانبه تصمیم انتقال سفارت به قدس را اعلام کرد، تشکیلات خودگردان اعلام کرد که آمریکا دیگر میانجی عادلی نیست. ریاض المالکی گفت که آمریکا این اقدام فلسطین را «تصمیم ورود به رویارویی مستقیم با دولت آمریکا» قلمداد میکند.
سفر دورهای سران آمریکا در منطقه، بخشی از اقدامات آن ها برای اجرای معامله قرن است و هدف آن ها منصرف کردن برخی کشورها از پشتیبانی از فلسطین است.
کشورهای مصر، عربستان، اردن در این طرح در حال همکاری با آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. در این راستا شبهجزیره سینا در شمال شرق مصر و بخشهایی از اردن جهت وطن جایگزین برای آوارگان فلسطینی مطرح شده است.
اعلامیه آمریکا درباره پایتختی قدس برای اسرائیل، انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس و تعلیق بخش بزرگی از کمکهای مالی به آنروا (سازمان امداد و کار سازمان ملل برای غزه) و تلاش برای لغو موضوع بازگشت آوارگان از جمله اقدامات اجرای عملی معامله است؛ معاملهای که فقط منافع با صهیونیست ها را مورد توجه قرار داده است.
در همین راستا کابینه سیاسی و امنیتی رژیم اشغالگر جلسه ای برای بررسی اوضاع فاجعه بار در نوار غزه تشکیل داد.
همچنین نخست وزیر رژیم جعلی اسرائیل گفته است که در دیدار با نمایندگان آمریکا اوضاع در نوار غزه و راههای پیشبرد روند مسالمت آمیز و مذاکرات با فلسطینییان برای دستیابی به یک راه حل را مورد بررسی قرار داده است.
به نظر میرسد که تحرکات اخیر و در ضمن آن سفر کوتاه و غیرمنتظره نتانیاهو به عمان نشان میدهد که تشکیلات خودگردان در رام الله بزودی در برابر موج فشارهای جدیدی از سوی چهار کشور عربی قرار خواهد گرفت تا انعطاف نشان دهد و مخالف این معامله قبل از ارائه آن نباشد به گونهای که مذاکره درباره آن را رد نکرده و بر موضوع قدس به عنوان پایتخت فلسطین اصرار نداشته باشد!!!
اما عنصر دیگر مطرح در معامله قرن که غیرمنتظره به نظر میرسد ولی به طور کلی با چشم انداز جامع استراتژیک منطقه هماهنگ است و در نتیجه (واقعیت) تحولات میدانی در سوریه مطرح شده موضوع فشار بر همسایگان شامل عربستان، اردن و اسرائیل برای پذیرش (واقعیت باقیماندن) نظام سوریه و بشار اسد است چون «معامله قرن» به دنبال تأمین امنیت رژیم جعلی اسرائیل است.
این موضوع در دیدار نتانیاهو و شاه اردن در امان به طور جدی مطرح شده و در آن به مساله ایجاد هماهنگی در مواضع رژیم جعلی اسرائیل و اردن درباره حضور نظامی ایران در سوریه و نگرانی از نفوذ نیروهای ایرانی در پوشش لباس نظامی رسمی نیروهای سوریه پرداخته شده است آن هم به دنبال اینکه نیروهای سوریه حمله خود را برای تسلط بر جنوب سوریه و مثلث مرزی با اردن و اسرائیل آغاز کردند.
موضوعی که این فرضیه را تقویت میکند دیدار بین شاه اردن و دونالد ترامپ است، به ویژه که یدیعوت آحارونوت نوشت این دیدار علاوه بر بررسی تقویت روابط اردن و آمریکا و (به عبارت دیگر تعهد آمریکا به حمایت از نظام اردن) موضوع بازگشت نیروهای نظام سوریه به جنوب این کشور و تلاشها برای پیشبرد مذاکرات بین اسرائیل و طرف فلسطینی را مورد بحث قرار خواهد داد.
آنچه معامله قرن نامیده می شود از سوی سران آمریکا مطرح و با چراغ سبز متحدان منطقهای آمریکا روبرو شده است و اهداف خاصی را دنبال می کند.
آمریکا وعده انتشار طرح حل نزاع فلسطینی-اسرائیلی در آینده نزدیک را داده است که به طرح معامله قرن مشهور است.
آمریکا از کشورهای ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس خواسته است که هزینه این معامله که حدود یک میلیارد دلار می شود را تامین کنند.
معامله قرن در حالی مطرح و برای آن بازار گرمی می شود که حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است.
طرفهای قرارداد یا معامله قرن عبارتند از؛ - رژیم صهیونیستی که همه شروط آن محقق می شود. -اردن در معرض تهدید قرار می گیرد و تلاش می کند که مقاومت کند. -مصر که به نظر می رسد همسو با این طرح تحت فشار یا به هر دلایل خاص دیگر حرکت می کند. -تشکیلات خودگردان که نقش آن خدمت به اشغالگران هماهنگی امنیتی با آنهاست.
تأمین کنندگان مالی معامله قرن هم کشورهای ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس به ویژه امارات و عربستان و بن زاید و بن سلمان هستند.
طرفهای قرارداد مصر، اردن، تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی هستند. مهمترین موانع؛ بیت المقدس، آوارگان، حق بازگشت، مرزها و شهرک ها، مقاومت فلسطین و سلاح آن است.
این طرح با موانع اساسی روبرو است از جمله انتفاضه فلسطینی ها که امور را در روند خلاف آن سیر دهد. همچنین مخالفت های مردمی در کشورهای عربی با آن و تبعاتی که برای رژیم های همکاری کننده در این قرارداد به دنبال داشته باشد و در نهایت مردم آگاه منطقه که در حمایت از فلسطینی ها عمل خواهند کرد.
در رابطه با الزامات اجرایی طرح می توان گفت که 1- از نگاه آمریکایی ها و اسرائیلی ها، اردن باید نقش مناسب و موثر خود را در این زمینه ایفا کند.
2- السیسی که روابط گرمی با آمریکا و اسرائیل دارد شرایط مصر را به گونه ای پیش برده است که می تواند با خیال راحت بدون اینکه ترسی از واکنش های مردمی داشته باشد وارد عمل شود و این موضوع را با موفقیت در بحث جزایر تیران و صنافیر ثابت کرده است. 3- مقامات تشکیلات خودگردان روابطی با رژیم صهیونیستی دارند که مانع از بازگشت آنها به محور مقاومت و مخالفت با دیکته ها می شود. 4- کشورهای مرتجع حوزه خلیج فارس که از نگاه ترامپ گاوه شیرده و گنجینه های مالی هستند که اگر حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا از آنها برداشته شود بسیار زود دچار مشکل می شوند و از همین رو باید هر آنچه در توان دارند برای ماندن در قدرت بپردازند.
از زمان روی کار آمدن ترامپ؛ جردکوشنر و جیسون گرینبلات و دیوید فریدمن سفیر آمریکا در تل آویو با تمام تلاش برای موفقیت معامله قرن تلاش می کنند.
کوشنر و تیمش تمام تلاش خود را برای موفقیت این طرح به کار گرفته اند تا طرح به بن بست نرسد. تعلیق کمک های آمریکا به آنروا، خروج آمریکا از یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل همگی در راستای حمایت از رژیم صهیونیستی و با هدف تحت فشار قرار دادن فلسطینی ها برای این طرح بوده است.
با وجود آغاز سفر دورهای مشاور و فرستادگان آمریکا برای جلب حمایت کشورهای عربی از اجرای طرح ترامپ موسوم به «معامله قرن» اما چالشهایی پیشروی این طرح قرار دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از:
-
روابط آمریکا و تشکیلات خودگردان
آغاز سفر کوشنر به منطقه در حالی است که کاخ سفید و تشکیلات خودگردان از حدود شش ماه قبل به دنبال تصمیم آمریکا برای انتقال سفارتش به قدس اشغالی قطعی شده است و کاخ سفید همچنان تلاش دارد اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان را ادامه دهد و از میان کمکهای اختصاصی آمریکا به این تشکیلات در سال 2018 (حدود 251 میلیون دلار) کاخ سفید مبلغ 200 میلیون دلار از این کمکها و همچنین مبلغ 65 میلیون دلار کمک ویژه آژانس امداد و کاریابی فلسطینیان (آنروا) را به تعلیق درآورده است و حتی اخیرا توصیههای وزارت خارجه آمریکا و آژانس آمریکایی توسعه بینالمللی را نادیده گرفته است.
-
واقعیت منطقه و پیچیدگیهای آن
در پرتو ابهام در خصوص ماهیت «معامله قرن»، کاخ سفید از طرح جمعآوری کمکهای مالی کشورهای عربی برای هزینه در پروژههای اقتصادی نوار غزه به ارزش یک میلیارد دلار به منظور تأمین انرژی و برق، ایجاد بندر دریایی و نیروگاه انرژی خورشیدی در شمال سیناء است تا فضای مناسب برای آغاز مذاکرات سازش فراهم شد در حالیکه این امر به تنش بیشتر در غزه منجر میشود زیرا کمکهای عربستان از طریق گذرگاه رفح و شبهجزیره سیناء وارد غزه خواهد شد که این مسئله ایفای نقش مصر در غزه را تقویت میکند در حالیکه کمکهای ترکیه و قطر از طریق بندر «اشدود» اسرائیل وارد غزه خواهد شد و گذشته از آن ایفای نقش ایران در غزه وضعیت ویژه ای را رقم می زند.
-
معضل اجماع بینالمللی
اگرچه در طول چند دهه گذشته دولتهای آمریکا با مشارکت جامعه جهانی برای تحقق سازش در چارچوب اصول کلی صلح و توافقات صورت گرفته، تلاش کرده اند همچنانکه تلاش کمیته چهارجانبه متشکل آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل در همین راستا بوده است اما به نظر میرسد که این طرح «معامله قرن» آمریکا بدون مشورت قبلی با جامعه جهانی و در پرتو اختلافات سیاسی بین آمریکاییها دیگر کشورها تدوین شده است.
-
روند تصمیمگیری آمریکا
مشکل اصلی در طرح به اصطلاح صلح ترامپ، روند تصمیمگیری در آن یا همان تحویل پرونده فلسطین به کوشنر و به حاشیه راندن ایفای نقش وزارت خارجه و همچنین نبودن نظارت جدی بر این طرح است و از سوی دیگر ابهاماتی درباره روابط بین کوشنر و مسئولان رژیم صهیونیستی وجود دارد همچنانکه اخیرا نیز خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه «ران دیرمر» سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن از قبل کوشنر را از محتوای سخنرانی ترامپ در نشست کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل «آیپک» در ماه مارس 2016، مطلع کرده بود. این موضوع می تواند مشکلاتی را برای اجرای طرح داشته باشد.
باید توجه داشت:
-
آمریکا میخواهد با سیطره بر مهمترین مسئله جهان اسلام، در واقع یأس و ناامیدی و شکست بر جهان اسلام تحمیل کند. توطئهای که آمریکاییها ذیل عنوان قدس و یهودیسازی قدس مطرح کردهاند، فقط یک توطئه علیه فلسطین و این بخش حساس از سرزمین اسلام نیست، بلکه این سرآغاز یک توطئه بزرگی است که آمریکا و عواملش برای سیطره کامل بر جهان اسلام طراحی کردهاند.
-
آنچه که امروز در سطح بینالمللی و منطقهای مشاهده می شود، تعجیل آمریکا و عواملش برای به پایان رساندن پرونده فلسطین مطابق با خواست رژیم صهیونیستی است؛ یعنی پیروزیهای پیدرپی جبهه مقاومت در سطح منطقه که این پیروزیها از متن جهان اسلام، تودهها و از دل ظرفیتهای بومی منطقه اسلامی برخاسته و توانسته بخشهای مهمی از جهان اسلام را از سیطره آمریکا و رژیم صهیونیستی و عوامل منطقهای آنها خارج کند، آمریکا را به شدت نگران کرده و احساس میکند که زمان کوتاهی در اختیار دارد و باید در زمان کوتاه، از طریق اشغال کامل سرزمین فلسطین را به نتیجه برساند و از طرفی خنجر تعبیه شده در جهان اسلام را در قلب جهان اسلام فرو کند.
-
طرح آمریکاییها این است که از طریق یهودیسازی قدس و تحویل کل بیتالمقدس به رژیم جعلی اسرائیل به مقاومت در جغرافیای جهان اسلام علیه غرب پایان دهد!!! برای این مسئله است، بحث اصلی ترامپ انهدام جهان اسلام و انهدام مقاوت جهان اسلام است.
-
اگر در انتفاضه قبل، 10، 12 نقطه فلسطینیها با اسرائیلیها درگیر بودند، امروز این تعداد به بیش از 60 نقطه رسیده و فلسطینیها در جاهای مختلف در قالب انتفاضه مشغول یک مبارزه گرم هستند. این انتفاضه جنبههای مختلفی را بر میگیرد و در حوزههای مختلف اسرائیل را تهدید میکند.
-
مسئله دیگر ترس رژیم جعلی اسرائیل از کشتن فلسطینیهاست، امروز اسرائیلیها میدانند که عنصر شهادت در سرنوشت فلسطین و نقش بسزایی را ایفا می کند.
-
این توافق، هرگز شامل ضرورت خروج اسرائیل از شهرکهای کرانه باختری و پیرامون قدس هم نمیشود بلکه طرح معامله قرن، حاکی از تأیید موضع عمومی رژیم جعلی اسرائیل در اعطای یک منطقه و نه یک کشور به فلسطینیان است.
-
بر اساس طرح موسوم به معامله قرن، فلسطینان در نوار غزه و صرفاً در مناطق الف و ب و بخشهایی از منطقه ج کرانه باختری تشکیل و وضعیت نهایی قدس و بازگشت آوارگان به مذاکرات بعدی موکول میشود و در گام آخر، مذکرات «صلح» میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی آغاز میشود.
-
جزئیات طرح معامله قرن، نشان میدهد که آمریکا قصد دارد روستای «ابو دیس» در شرق بیت المقدس را به عنوان پایتخت فلسطین پیشنهاد بدهد و در مقابل رژیم جعلی اسرائیل از سه یا پنج روستای فلسطینی اطراف قدس عقبنشینی کند. در همین حال بخش قدیمی قدس تحت حاکمیت اسرائیل باقی خواهد ماند و خبری از عقب نشینی از مجتمعهای بزرگ مسکونی نظیر آرئیل و جنوب نابلس و شهرکهای غوش عتصیون در نزدیکی بیت لحم و شهرکهای معالیه ادومیم نیست.
-
«دونالد ترامپ» قصد دارد به هر قیمتی طرح معامله قرن را با کمک کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، اردن، مصر و امارات عربی متحده، اجرا کند، حتی اگر مجبور باشد «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را نیز کنار بگذارد.
-
و...
اما معامله قرن به دلایل زیر حتماً شکست خواهد خورد:
-
محور مقاومت به خطرات و تبعات معامله قرن آگاه است و در راستای مقابله با آن از طریق حمایت از مقاومت و انتفاضه فلسطینی ها و نیز تسریع در تمام کردن گروههای تروریستی در سوریه حرکت می کند.
-
یاس و سرخوردگی که محور آمریکایی- صهیونیستی و مرتجع عربی در نتیجه شکست طرحها در سوریه، یمن و عراق و نیز پیروزی های متوالی محور مقاومت در سوریه گرفتار آن شده است. متجاوزان در الحدیده دستاوردی نداشته اند و در عراق انتخابات برای حکام آل سعود و سران آمریکا ناامید کننده بود و هماهنگی میان الحشد الشعبی عراق و نیروهای ارتش سوریه در دو طرف مرز تقویت شده است و ضربه مهلکی به طرحهای هدفمند آمریکا برای ممانعت از این هماهنگی و ادامه جنگ فرسایشی ضد سوریه و عراق وارد کرده است.
-
توازن قوای منطقه ای و بین المللی جدیدی که در حال شکل گیری است و به ملت فلسطین و مقاومت شرایط جدیدی میدهد تا در مقابل معامله قرن بایستند و زیر بار فشارها نروند به ویژه که ملت فلسطین تجربه موفقیت مقاومت و پایداری را در کارنامه خود دارد.
-
و...
از مهم ترین نکات و بایسته ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-
باید توجه داشت که فلسطین همواره مسئله اول جهان اسلام است.
-
توطئه جدید آمریکا درباره قدس و طرح معامله قرن نیازمند حرکت جدید مردمی توسط جبهه مقاومت و فلسطینیان است.
-
جبهه مقاومت امروز توانایی غلبه بر طرحهای آمریکا و اسرائیل را دارد و همانطور که تاکنون طرحهای آمریکایی و اسرائیلی به حاشیه رانده شده و به شکست انجامیده است، مقاومت این قدرت و توانایی را دارد که از این پس هم طرحهای آنها را با شسکت مواجه کند.
-
جوانان انقلابی و مقاوم فلسطین و سایر کشورهای عربی میتوانند همه معادلات را به هم زده و دشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام بگذارد.
-
طرح معامله قرن اقدام نرم بسیار پیچیده برای تسلط رژیم جعلی اسرائیل بر منطقه غرب آسیاست، اما غربی ها براساس روشهای جاری خود نامهایی به این طرح دادهاند که گویا حقوقی برای فلسطینیها قائل هستند، در حالی که با دقت در آنچه که تحت عنوان طرح مطرح است می توان گفت در اصلیترین مسئله فلسطین، یعنی قدس، اشتراک نظر دارند.
-
و...
در یک جمع بندی کلی می توان گفت که معامله قرن خوابی شوم از سوی آمریکایی هاست که همانند طرح های دیگر آنان راه به جایی نخواهد برد. با توجه به سوابق تاریخی می توان گفت آمریکاییها و عوامل آمریکا و طرحهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا پیدرپی با شکست مواجه شده است و آمریکاییها از زمانی که اقدام به اشغال نظامی افغانستان در سال 2001 کردند، تا امروز در منطقه همواره شکست خورده اند. در رابطه با طرح معامله قرن می توان گفت که ادعای دشمنان، این است که به زودی آمریکا، عربستان، مصر، اردن و اروپا با هم یک طرح مشترک جامع سیاسی، اقتصادی، امنیتی را در منطقه به اجرا میگذارند و بر مبنای آن، یک جریان تازهای حول محور آمریکا بر این منطقه مسلط میشود و این جریان پر قدرت، سرنوشت دهها سال آینده منطقه اسلامی را تعیین تکلیف خواهد کرد، در این راستا از کید و مکر دشمن غافل بود و باید در نظر داشت که آمریکا و عواملش در منطقه هر کجا که بتوانند ضربهای به اسلام و مسلمین بزنند، از آن دریغ نمیکنند.
در نهایت می توان گفت مهم ترین راهکار مقابله با طرح معامله قرن حمایت همه جانبه مسلمان ها از ملت فلسطین است. این همان مسئله مهمی است که جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه در دستور کار قرار داده است.